اثر لقمه حرام در بدبختي و هلاکت انسان !
مرحوم ملا احمد نراقي رحمه الله در كتاب «معراج السعادة» مال حرام را از بزرگترين عوامل هلاكت انسان و مهمترين موانع رسيدن به سعادت [دنيوي و اُخروي] معرفي ميكند و ميفرمايد:
«بيشتر كساني كه به هلاكت رسيدهاند، به سبب خوردن مال حرام بوده و اكثر مردمي كه از فيوضات و سعادت ها محروم ماندهاند، به واسطه آن است. كسي كه تأمل كند، ميداند كه خوردن حرام، مانع بزرگي است كه بندگان را از وصول به درجه نيکان [باز داشته] و قويتر مانعي است براي اتصال به عالم انوار.»
ايشان در ادامه ميفرمايد: «آري، دلي كه از لقمه حرام روييده شده باشد كجا؟ و قابليت انوار عالم قدس كجا؟ و نطفه را كه از مال مردم به هم رسيده باشد با مرتبه رفيعه انس با پروردگار چه كار؟ چگونه پرتو عالم نور، به دلي تابد كه بخار غذاي حرام، آن را تاريك كرده؟ و كي پاكيزگي و صفا از براي نفس حاصل ميشود كه كثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرك نموده باشد؟»
معراج السعاده، ص 428
شبهه فيزيک کوانتوم(بيگ بنگ) کدام يک از مباني ديني را زير سوال مي برد.؟
پاسخ شبهه را مفصل بيان نماييد؟
الف-طرح شبهه:
قائلين به اين نظريه ميگويند در ساختار اتم علت وجود ندارد يعني ضرورتي ندارد که هر معلولي علتي داشته باشد و با قطعيت نمي توان گفت که هر معلولي علتي دارد پس نمي شود بر اساس علت و معلول پيشبيني کرد.
نکته: کوانتوم نفي عليت ميکند. نکته: طبق اين نظريه قانون وجود ندارد و کسي نمي تواند پيش بيني کند که مثلاً فلان چيز حتما همان ميشود.
ب-جواب شبهه:
شبهه بيگ بنگ (فيزيک کوانتوم)مباني هستي شناسي وکيهان شناسي آنرا را زيرسوال مي بردودر واقع علت "محدثه "عالم را نشانه گرفته مي زند.
1- اولا خود آن دانشمنداني که اين مسئله را مطرح کردند با هم اختلاف نظر دارند پس اين چه مسئله اي (نظريهاي) است که خودشان با هم اختلاف دارند مثل انيشتين - ديويد که يه نظريه دارند، جيمز يه نظريه ميدهد.
2-آن چيزي که شما مي گوييد نظريه به معناي ظن و گمان است و لذا نميتوان از ظن و گمان پيروي کرد اما وقتي ما مسئله عليت علت و معلول را مي گوييم اين يک چيزي است که قطعيت دارد. بديهي است که هر معلولي نياز به يک علت دارد.
جوابهاي تفصيلي:
جواب1: شما اسم اين را مي گذاريد نظريه در حاليکه خود آقايان ميگويند نه اين نظريه نيست بلکه يک فرضيه است چرا پس فرضيه است چون که مويد دارد و آن اينکه شما ميگيد يه جايي ما علتش را نشناخته ايم پس مي گن که علت ندارد.
ايده وقتي که شاهد پيدا ميکنه- فرضيه وقتي که دليل پيدا ميکنه-نظريه انباشته دليل بر عدم قانون.
جواب2:حرف شماتناقض داردوخود شکن است. شما مي گوييد قطعيت وجود ندارد،آيا شما در گفته خود هم شک داريد. صددرصدميگويند نه.اين قطعي است وشکي درآن نيست پس يک قطعيت به وجودميآيد ووجود دارد و اين همان تناقض است.
جواب3:شما که از عدم قطعيت مي رسيد به اينکه همه عالم از يه چيزي به نام بيگ بنگ بوده آمده بگيد ببينم اين بيگ بنگ ازکجاست؟اصلاچيه اين؟دراينجاست که طرف بايدجواب بدهدشما نميتوني جواب بدهي پس مايي که جواب داريم وميدهيم ازشماجلوترهستيم چونکه کسي که جواب مي دهدازکسي که جواب نميدهدجلوتر است.توجواب نداري درحالي که ماجواب ديني و فلسفي وتجربي داريم.
جواب4: بيگ بنگ مبتني بر کوانتوم است و وقتي که کوانتوم از بين رفت بيگ بنگ هم خود به خود از بين مي رود.
يکي از جلوه هاي زيباي عاشورا تقابل حق باباطل وايستاگي ومقابله با حکام ظالم وريشه کن کردن آنها بوداز اين رو در قرآن کريم پيام و رسالت پيامبران الهى، ناسازگار با روحيّه ظلم و جاهطلبي ومبارزه با آن ذکر شده
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ
ما امّتهاي پيش از شما را، هنگامي که ظلم کردند، هلاک نموديم؛ در حالي که پيامبرانشان دلايل روشن براي آنها آوردند، ولي آنها ايمان نياوردند؛ اينگونه گروه مجرمان را کيفر ميدهيم!
سيد الشهداء- سلام اللَّه عليه- وقتي ميبيند که يک حاکم ظالمي، جائري، در بين مردم دارد حکومت ميکند، تصريح ميکند حضرت که اگر کسي ببيند که يک حاکم جائري در بين مردم حکومت ميکند، ظلم دارد به مردم ميکند، بايد مقابلش بايستد و جلوگيري کند هر قدر که ميتواند؛ با چند نفر، با چندين نفر، که در مقابل آن لشکر و بساط، هيچ نبود. لکن تکليف اين طور ميدانست که بايد قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه اين ملت را اصلاح کند، تا اينکه اين عَلَم يزيد را بخواباند و همين طور هم کرد و تمام شد. خونش را داد و خون پسرهايش را داد و اولادش را داد و همه چيزهاي خودش را داد در راه، براي اسلام. مگر خون ما رنگينتر از خون سيد الشهداست؟
منبع:
صحيفه ي امام خميني(ره) ج3 ص147
درباره این سایت